محرم ماه بازتاب‌ها و بازخوردهاى نهضت امام حسین(ع) است. نهضت عاشورا یک حادثه نیست، بلکه یک جریان است.
جریانى که از یک نقطه شروع شده و در طول تاریخ امتداد یافته و مربوط به یک ملت و نژاد و فرهنگ خاص نیست، بلکه یک نهضت جهانى است و آنهایى که براى حریم حرمت انسانى ارزش قائلند، با تمام وجود نهضت حسین(ع) را حس مى‌کنند و آن را به‌عنوان یک حرکت سازنده براى رشد و تعالى انسانى مفید مى‌دانند، باید بگوییم حرکت نهضت امام حسین(ع) به‌صورت خط طولى نیست، بلکه به صورت دایره‌اى است که مرکزیت آن کربلا‌ و شعاع آن تمام عالم را در نظر مى‌گیرد.
متاسفانه بیشترین نقطه ضعفى که ما در تحلیل سیره‌ ائمه داریم، این است که تحلیل جامعه‌شناختى همه‌جانبه و ناظر به همه ابعاد شخصیتى آن بزرگان را دنبال نکردیم. آنچه را مشاهده مى‌کنیم این است که مداحان و سخنرانان مذهبى ما بیشتر یک نگاه تاریخى و عاطفى به سیره معصومین اعمال مى‌کنند و این نگاه، در جست‌وجوى استمرار و تقویت جنبه‌هاى روحانى و عرفانى توجه به ایشان است. طبیعى است که با این رویکرد، ابعاد مهم جامعه‌شناختى سیره امامان مورد غفلت قرار مى‌گیرد. نتیجه این غفلت به اینجا خواهد رسید که در شناخت موضوعات اجتماعى و تطبیق آن براى کسانى که از آن سخنان استفاده مى‌کنند، چندان بهره‌اى موجه و قابل قبول به‌دست نمى‌آید. جنبه‌هاى احساسى و عاطفى مطرح شده نمى‌تواند تکلیف افراد را در موقعیت‌هاى جامعه‌شناختى معلوم کند.
اکنون که محور زمینه‌هاى جامعه‌شناختى نهضت عاشورا است پیش از هر تحلیلی، در خطبه‌هاى خود امام حسین(ع) به مقدار بسیار زیادی، حرف‌هایى که باید در ابعاد عاشورا بیان شود، وجود دارد. در نهضت عاشورا به‌ عنوان جامعه‌شناختى چهار نکته بسیار مهم وجود دارد:
۱- درهم‌ ریختگى مرز میان عزت و ذلت
۲- درهم‌ ریختگى معیارهاى حق و باطل
۳- جابه‌جایى الگوها
۴- نزاهت و عدم نزاهت قدرت

اولین عامل، درهم‌ریختن مرز میان عزت و ذلت است. البته اگر بخواهیم روشن‌تر به مسئله نگاه کنیم، بحث هویت اجتماعى و دینى و... همه در درون مرزهاى عزت و ذلت به هم گره مى‌خورد. یعنى قبل از اینکه بخواهیم مسئله دینى باشد، انسانى است. امام حسین(ع) و نهضت او مى‌خواهد فطرت پاک انسانى را در درون آنها زنده کند، فطرتى که انسان را به کمال‌خواهى دعوت مى‌کند، ولى به واسطه قدرت‌هاى فاسد دچار ذلت و خوارى شده است. در حقیقت آنچه از خطبه‌هاى امام حسین(ع) برداشت مى‌شود، این است که اگر قدرت‌هایى در شرایط خاصى قرار بگیرند که بخواهند معیارهاى عزت و ذلت را در هم بریزند، ما باید براى یک حرکت عاشورایى آماده شویم. خود امام مى‌فرماید: «ما را بر سر دو راهى عزت و ذلت قرار داد». مراد حضرت این است که ما در حرکت خود به چیزى اصرار مى‌ورزیم که نگذاریم مفهوم عزت و ذلت جابه‌جا شود و عده‌اى بخواهند گرایش به یزید جبار و ستمگر را عامل عزت بدانند، دوم اینکه با عمل خود مى‌خواهیم مفهومى را که بدان معتقدیم اثبات نمایم؛ به هیچ قیمت ذلت را نمى‌پذیریم.
مسئله عزت و ذلت را امام حسین(ع) در خطبه‌هاى متعدد برشمرده است. مهمترین شعار او عزت بود که فرموده‌ است: «آدم‌هاى فرومایه مى‌خواهند عزت ما را بگیرند و ما را دچار ذلت کنند»، منظور حضرت این است که ما تابع آنها باشیم، تابع خواسته‌ها و هوس آنها و در مقابل انحرافات آنها ساکت باشیم و در مقابل خواسته‌هاى باطل آنان تسلیم شویم.
از طرفى زمانى عزت محقق مى‌شود که جامعه ارزش‌هاى خود را لکه‌دار نبیند و بتواند بدون مانع آرمان‌هاى بلند و والا‌ى خودش را ادامه دهد و همچنین جامعه بتواند ارزش‌هاى خود را نمودار سازد و ناگزیر نباشد که زیر فشار دیگران از اهداف و تمایلا‌ت مدنظر خود دست بردارد

لینک مطلب در روزنامه خورشید

********
پی‌نوشت: در خصوص این مطلب خواننده‌ی محترم باید در نظر داشته باشد که برای یک روزنامه اصولگرا نوشته شده است.