در خیابان بلند، خرید و فروش همه وسایل و مایحتاج مردم در مغازه‌ها، فروشگاه‌ها و سوپرمارکت‌ها انجام می‌شود. در این خیابان مثل همه جای دیگر دنیا برای معامله چهار رکن وجود دارد: خریدار، فروشنده، کالا و مبلغ. اما چیزی که این روزها بلوایی در خرید و فروش‌های خیابان بلند برپا کرده، تعداد کالا، کمبود نقدینگی و تغییر مبالغ است.


اپیزود اول: تعداد کالا
در زندگی روزمره همه اهالی خیابان بلند، خرید و فروش جایگاه ویژه‌ای دارد. کارمند یکی از ادارات هم که باشی باز برای خریدن ماست، نان و... سر و کارت با خرید و فروش می‌افتد. این از موارد بسیار مثبت یک خیابان است که در آن پویایی زندگی و بازار خرید و فروش وجود داشته باشد. اما امروز یکی از مشکلات عمده کمبود اجناس مورد نیاز مردم در بازار است. به‌خصوص نیازهای اصلی مانند آرد، دارو، وسایل بهداشتی و... . 
کمبودی که در عرضه این موارد به صورت متناوب دیده می‌شود، سبب شد پدیده‌ای به نام ذخیره‌سازی بین مردم صورت بگیرد، یعنی برخی افراد در زمانی که این اجناس را مشاهده می‌کنند، یکباره شروع به خریدن مقادیری از آن‌ها می‌کنند که بیش از نیاز آن‌ها است و همین موجب کمبود بیشتر این مقادیر می شود. 
البته این مسئله تعداد کالا‌ها، زمانی که در بحث دارو مطرح می‌شود، به مراتب خطرناک‌تر می‌شود، چراکه برخی بیماری‌ها در صورت عدم دسترسی به موقع ممکن است، عوارض جبران‌ناپذیری را بر جای بگذارند.

اپیزود دوم: کمبود نقدینگی
اولین شرط برای خرید هر چیزی، داشتن نقدینگی به مبلغ آن کالا است. در این روزهای خیابان بلند، یک مشکل اساسی عدم هماهنگی بین میزان درآمد و هزینه‌های جاری زندگی است که سبب کمبود میزان نقدینگی و کاهش قدرت خرید افراد شده است. کمبود نقدینگی در میان مردم، دلیل دیگری هم دارد. یکی آن‌که به علت کاهش روز به روز ارزش پول در خیابان بلند، مردم پول‌های خود را نزد خود نگه می‌دارند و از سرمایه‌گذاری آن به شدت خودداری می‌کنند، از این رو میزان مشارکت مردمی در مسائل مالی کاهش می‌‌یابد. درباره این وضعیت «جان مینارد کینز» معتقد است مسئولان هر خیابان برای کنترل این وضعیت که تله نقدینگی نام دارد، باید نرخ بهره را بالا ببرند تا بتوانند با این روش بر میزان تمایل مردم به سرمایه‌گذاری افزوده و از قرار دادن مقدار قابل ملاحظه‌ای پول در تله‌های خود منصرف شوند. دلیل مردم برای زندانی کردن مبالغ نقد در خانه‌های خود، این است که با توجه به کاهش هرروزه ارزش پول، مردم هر بار برای خرید جنس جدید ناچارند مبلغ بیشتری بپردازند. 
اما مشکل در خیابان بلند این است که نرخ بهره هم بالا است و باز مردم تمایل به ذخیره پول نزد خود دارند! 
البته وقتی از کمبود نقدینگی صحبت می‌شود باید به چندین موضوع به طور هم‌زمان اشاره کرد. دلیل دیگر هم بالا رفتن هزینه‌های زندگی است. به عنوان یک نمونه ساده، برخی از مسئولان خیابان بلند با اجرای طرحی به نام هدفمندی یارانه قصد دارند، قیمت سوخت را به قیمت جهانی برسانند و در برابر آن ماهانه صدهزار تومان پول به هر نفر بدهند. چرا باید نرخ سوخت به قیمت جهانی برسد. شما میزان حقوق در خیابان بلند را با کشورهای جهان مقایسه کنید، کف حقوق در خیابان بلند 400‌هزار پول و کف حقوق در بسیاری از کشورها 12‌میلیون پول است؛ حالا شما حساب کنید که یک خانواده پنج‌نفره در خیابان بلند به ازای هر نفر صد‌هزار پول هم بگیرند، این می‌شود 900‌هزار پول یعنی کمتر از 10‌درصد درآمد در دیگر خیابان‌های جهان. پس چرا خیابانی که خود دارای بزرگ‌ترین ذخایر سوخت است و درآمدی کمتر از 10‌درصد دیگر خیابان‌ها دارد، به قیمت آن‌ها سوخت بخرد؟ 
بالا رفتن قیمت سوخت به عنوان حامل‌های انرژی، سایر قیمت‌ها را نیز افزایش داده، به همین دلیل، مردم در خیابان بلند با دریافت مبلغ ناچیزی، همه قیمت‌ها را افزایش‌یافته مشاهده کردند و این یعنی کاهش میزان نقدینگی مردم و در نتیجه کاهش قدرت خرید.

اپیزود سوم: تغییر مبالغ
در خیابان بلند چیزی که نه تنها نقدینگی و قدرت خرید مردم را پایین آورده بلکه به درگیری بین مردم با فروشنده‌ها نیز منجر شده، تغییر هرروزه قیمت اجناس است. در روزهای گذشته، تنها طلا و ارزهای خارجی قیمت روز داشت، اما امروز هر جنسی هر روز قیمتی جدید دارد که نوسانشان هم به صورت تقریبی رو به بالا است. 
- آقا ببخشید این ماست چقدر می‌شود؟ 
اجازه بده قیمت آن را نگاه کنم. 
- آقا سیم مسی دارید؟ قطر دو چند است؟ 
بله داریم، یک لحظه تا قیمت جدید را از کارخانه بگیرم. 
- سلام این سطل چند است؟ 
خانم یک لحظه فاکتور خرید جدید را نگاه کنم. 
این‌ها بخشی از دیالوگ‌های بین مردم و مغازه‌داران خیابان بلند است. بخش دیگری هم به درگیری می‌انجامد: 
- آقا چه وضعشه، من دیروز این شیر رو خریدم 1800 امروز می‌گی 1900؟ 
- بابا هر کی هرچقدر دلش می‌خواد می‌گیره، مغازه پایینی تخم‌مرغ رو می‌ده 200، شما می‌گی 300؟ 
همه این‌ها را که کنار هم بگذاری، می‌شود وضعیتی که امروز خیابان بلند و مردم با آن دست به گریبانند. این روزها پول یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های مردم خیابان بلند است؛ دغدغه‌ای که برای حل کردن آن دست به هر کاری می‌زنند و گاهی آمار بالای دزدی، زورگیری و سرقت برمی‌گردد به همین امر. 
وقتی در خیابان بلند یک نفر دزدی می‌کند یا کسی به جرم زورگیری اعدام می‌شود همه فکر می کنند دلیل این اتفاقات کجاست؟ اما وقتی دقیقتر نگاه کنی فاصله بین سطح درآمدی افراد مختلف در این خیابان و نیازهایی که هرکس برای ادامه زندگی‌اش دارد و میزان درآمدهای کم و زیادی که این اختلاف باعث شده است دلیل بیشتر این مشکلات است. مردم خیابان بلند برای گذران زندگی به امنیت میزان دارایی احتیاج دارند. البته این شرایط خیابان بلند است، هر چند این خیابان خیالی، بنابر همه شرایط با خیابان‌های طبیعی ما یکسان است.