مهاجرت در معنی لغوی گسستن پیوند دوستى و همکارى، جدایى، دورى و از جایى به جاى دیگر رفتن است، اما در اسلام به آن به صورت یک فریضه نگاه شده است و هدف از آن رفتن به قصد اصلاح وضعیت یا حفظ دین دانسته شده است. در قرآن کریم امر به هجرت براى ایمان‌آورندگان بر جهاد تقدم دارد، آنجا که مى‌گوید: «کسانى که ایمان آوردند، هجرت کردند و جهاد نمودند» (سوره أنفال آیات 75، 74، 72؛ سوره بقره آیه218، سوره توبه آیه20؛ سوره نحل/41) و حتى گاه آنان را که از هجرت امتناع کرده‌اند سرزنش مى‌کند: «مگر زمین خدا وسیع نبود و نمى‌شد به سرزمینى دیگر مهاجرت کنید؟» (سوره نساء آیه 97) و براى آنانکه مانده‌اند راهى باقى نمى‌گذارد: «و چون پاسخ و حجتى ندارند منزلگاهشان جهنم است» (همان).
در جوامع امروزى مهاجرت از روستاها به شهرها، از شهرها به شهرهاى بزرگ و در یک کلمه مرکز گرایى به مشکلى اساسى براى دولت‌ها تبدیل شده است. به تدریج روستاها از جمعیت خالى شده و شهرهاى مرکزى نظیر پایتخت مملو از جمعیت مى‌شود.
در موارد بسیار مسئولان و کارشناسان هشدار مى‌دهند که این مهاجرت‌ها چه عواقبى براى مهاجران و مبدا و مقصد آنان دارد، اما از این نکته غافل مى‌مانند کسى که درد غربت را به جان مى‌خرد و حاضر مى‌شود پیوندهاى خود را با وطنش قطع کند، بى‌شک در مبدا خود وضع چندان مناسبى نداشته که ناچار شده است هجرت را برگزیند.
کارشناسان معتقدند: رشد پرشتاب صنعت و فناورى عقب ماندگى مناطق روستایى را بیشتر نمایان کرده و از آنجایى که بیشتر روستاییان نسبت به شهرنشینان داراى درآمد کمترى هستند و از خدمات اجتماعى ناچیزى برخوردارند، اقشار آسیب‌پذیرترى محسوب مى‌شوند که این به مهاجرت آنان به سمت شهرها منجر مى‌شود.
برآوردن نیازهایى نظیر درآمد کافى و بالا رفتن سطح خدمات مى‌تواند بخشى از مهاجرت‌ها را کم کند اما مشکل در جایى دیگر است، عدم وجود اشتغال، کمبودهاى درمانى، نیاز به سطح بالاترى از تحصیلات و ... از دیگر مواردى است که مهاجران را به شهرهاى بزرگتر مى‌کشاند.
با وجود مشکلات بسیارى که در مسیر مهاجران قرار دارد، کسانى که در شهر جدید موفق شدند به مراحل بالایى برسند نیز کم نیست و همین مى‌تواند مشوقى باشد براى تحمل مصایب غربت.
چند سالى است که دولت طرح‌هایى براى معکوس کردن روند مهاجرت از شهرهاى بزرگ به کوچک و حتى به روستاها را در دستور کار خود قرار داده است.
در لایحه برنامه پنجم توسعه ایران یک ماده به توسعه روستایی اختصاص دارد که به صورت مفصل در ۱۳ بند به موضوعاتی مانند بهسازی روستاها، ارتقای شاخص‏های توسعه روستایی و حمایت مالی کشاورزان از طریق اعطای تسهیلات و همچنین گسترش بیمه اجتماعی روستائیان پرداخته‌است.
بر اساس این ماده دولت مکلف است به منظور بهبود وضعیت روستاها در زمینه سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی راهبردی و نظارت و هماهنگی بین دستگاه‌های اجرایی، ارتقای سطح درآمد و کیفیت زندگی روستاییان و کشاورزان و کاهش نابرابری‌های موجود بین جامعه روستایی و عشایری و جامعه شهری حمایت لازم را از اقداماتی که در این ماده ذکر شده به عمل آورد.
ایجاد زیرساخت‌هاى لازم براى زندگى در حد متوسط یکى از اقداماتى است که مى‌تواند به توازن جمعیت در کشور کمک کند، نباید از نظر دور داشت که هجرت روستاییان نه تنها مشکلات بسیارى را براى آنان و بافت مقصد به وجود مى‌آورد بلکه با تبدیل نیروى کار کشاورزى به نیروى کار ساختمانى و صنعتى تولیدات کشاورزى به عنوان زیرپایه تغذیه مشکلات دیگرى را به جامعه تحمیل مى‌کند.

لینک مطلب در روزنامه‌ى خورشید

********
پی‌نوشت: در خصوص این مطلب خواننده‌ی محترم باید در نظر داشته باشد که برای یک روزنامه اصولگرا نوشته شده است.