مد، یک پدیدهی اجتماعی است که در گوشه و کنار جامعه به طور فراوان به چشم مىخورد؛ البته مد به خودى خود چیز بدی نیست، اما زمانى که توجیهى مىشود براى پوچگرایی، مصرفگرایى و ناهنجارى مشکل ایجاد مىکند.
در برخورد با مد نگاههاى متفاوتى وجود دارد، عدهاى با آن مخالف و عدهاى عاشق سینه چاکاش شدهاند. در بین همین مدگراها نیز اختلاف نظر وجود دارد. بعضی افراد علت تقلید مد را جلب توجه و جذب دیگران عنوان مىکنند این به آن دلیل است که در خود نقص و کمبودى احساس مىکنند یا در اصطلاح عقده روانی دارند و با اینکار می خواهند خود را نشان دهند و بعضیها مدگرایى را نشان پیشرفت و توسعه میدانند به این علت که چون نمیتوانند الگو و روش پیشرفت آنها را کسب کنند ادای آنها را در میآورند.
آنچه مشخص است مد و مدگرایى در نتیجه فضاى مصرفگرایى بعد از جنگهاى جهانى به وجود آمده است، «رابرت باکاک» در کتاب «مصرف»، مىگوید: در پایان قرن بیستم دیگر مصرف فقط یک روند اجتماعى- فرهنگى نبوده و به مرامى تبدیل شده است که مىتوان از خلال تاثیرات آن بر جامعه و خرده فرهنگهاى اجتماعى، به برآمدن دوران جدیدى در تاریخ کشورهاى اروپایى پى برد، دورانى که به دلیل پایان دادن به دوره پیشین که «مدرنیسم» نام داشت توسط بسیاری «پست مدرنیسم» خوانده مىشود. در این دوران جدید به گفته «پیر بوردیو» [انسانشناس] مصرف دیگر تنها ارضاى یک دسته از نیازهاى زیستى، ریشهدار نیست، بلکه متضمن نشانهها، نمادها، ایدهها و ارزشها است (۱۹۸۹). همچنین به تعبیر «ژان بودریار» [فیلسوف جامعهشناس] مصرف در دوران جدید روندى است که در آن خریدار کالا از طریق به نمایش گذاشتن کالاهاى خریدارى شده، به طور فعالى مشغول تلاش براى خلق و حفظ یک حس «هویت» (Identity) است (۱۹۸۸). به عبارتى دیگر افراد دچار مدگرایی، چه کسى بودن خویش را از طریق آنچه که مصرف مىکنند به دیگران نشان داده و هویتى براى خود تولید یا بهتر است بگوییم «جعل» مىکنند.
شرایط جدید که براى جوانان ایران به وجود آمده را مىتوان در پرسهزنى در خیابانهاى بزرگ و پاساژها و مغازهها به خوبى دید، این شرایط هویتهاى جدیدى ساخته که خود را در قالب مصرف و نمایش این مصرف توسط پوشش، آرایش، مد، اتومبیل، موبایل و... نشان مىدهد. مشاهده وضعیت جامعه نشان میدهد، جوان ایرانی از طریق کالاهایى که او را به هویتى که دوست دارد نزدیک مىکند، تلاش دارد به همان کسى تبدیل شود که مایل است. یعنى«سلیقه» از جایگاه مهمترى برخوردار شده است.
در دنیا مدها سبب تفاوت سبک زندگى افراد و تشخیص گروههاى مختلف فرهنگى از هم شده و اما در ایران سبکهاى زندگى جدید گویاى چندان تمایز فرهنگى نیست. تمایزات میان افراد در خلال مصرف «گم» شده و این گمگشتگی امکان شناخت واقعى را سخت میکند.
مىشود.
********
پینوشت: در خصوص این مطلب خوانندهی محترم باید در نظر داشته باشد که برای یک روزنامه اصولگرا نوشته شده است.