بی‌تاب تر از جان پریشان در تب
آشفته‌تر از گردش هذیان بر لب 

بی‌روئیت روی تو بلاتکلیفم
مثل گل آفتابگردان در شب 

 

***************** 

 

می‌خواهم‌ات چنان که شب خسته خواب را
می‌جویمت چنان که لب تشنه آب را 

حتی اگر نباشی می‌آفرینمت
چونان که التهاب بیابان سراب را