پر واضح است که با گسترش ابزار فنآورى روشهاى سنتى نشر و مطالعه کتاب در سایه قرار گرفتهاند و طبیعى است که جاى خود را به ابزار مدرن بدهند، البته در این بین عدهاى هم با شیوههاى مدرن مخالف بوده و معتقدند کتاب باید از جنس کاغذ باشد تا ارزش داشته باشد. تفاوت دیدگاه در این بخش به مسیر نگاه به پروژه انتشار کتاب برمىگردد، کسانى که به این مقوله از دیده فرهنگى مىنگرند با توجه به رعایت حقوق مولف و ناشر و حس خاطرهانگیزى که از کتاب کاغذى به عنوان وسیله انتقال دانش و فرهنگ دارند شیوههاى جدید را برنمىتابند؛ نمىتوان منکر این شد که کتاب یک مقوله فرهنگى است، اما باید پذیرفت که کتابخوانى و مطالعه هم بیشتر یک پدیده اجتماعى است تا فرهنگی؛ از این رو اگر از منظر جامعهشناسى به انتشار نگاه کنی، به دلیل ارزانتر، در دسترستر و گستردهتر بودن شیوههاى نوین چاپ این مقوله برترى مىیابد. به عنوان نمونه در حوزه فرهنگ به مواردى همچون محتوا، کیفیت چاپ و ارزش ادبى (یا علمى و پژوهشی) کتاب مىنگرند؛ اما در حوزه اجتماعى میزان فروش، استقبال عمومى از اثر، گستردگى توزیع و تاثیرات محتوایى که کتاب در جامعه مىگذارد، نگاه مىشود. ناگفته پیداست که این تفاوت دیدگاه تنها به کتاب خلاصه نشده و مقولات نظیر فیلم، سینما، نقاشى و موسیقى را هم شامل مىشود و البته از سویى دیگر مقولاتى که در حوزه اجتماعى قرار مىدهیم را هم وقتى با نگاه فرهنگى بررسى مىکنى به تفاوت دیدگاههایى برمىخوریم که کاملا طبیعى است و نمىتوان هیچکدام را یکسره پذیرفت و دیگرى را سراسر باطل دانست.
اما در خصوص کتابخوانى باید در نظر داشت که پائین رفتن سرانه مطالعه در کشور زنگ خطر بزرگى در جامعه محسوب مىشود که نه تنها بخش فرهنگى و اجتماعى که سیاست، اقتصاد و حتى ورزش را مىتواند تحت تاثیر قرار دهد. کتاب در نگاه جامعهشناسانه عامل انتقال دانش و اطلاعات و مطالعه نشاندهنده میزان اقبال افراد جامعه به کسب آنهاست، به همین دلیل زمانى که سرانه مطالعه پائین آمده و یا گرایش عموم جامعه به کتابهاى سطحى و کم محتوى است، قبل از دیگران جامعهشناسان هشدار مىدهند که باید فکرى براى بالا بردن میزان مطالعه کرد.
جامعهشناسان براى بالا رفتن سرانه مطالعه اولین نهاد اجتماعى یعنى خانواده را پیشنهاد مىکنند. با ارزش گذاشتن به مطالعه در بین اعضاى ارشد خانواده (پدر و مادر) فرزندان نیز به پیروى از آنها به مطالعه روى مىآورند. برخى از آسیبشناسان اجتماعى افزایش وسایل رفاهى نظیر رادیو، تلویزیون، کامپیوتر، اینترنت و موبایل را از عمده دلایل پائین آمده سرانه مطالعه مىدانند، البته از منظرى هم مىتوان این مسئله را صحیح دانست در گذشته نبود وسایل سرگرمی، افراد جامعه را به سمت کتاب سوق مىداد اما امروزه بیشتر اوقات بیکارى افراد را این وسایل پر مىکنند که اگر بخش خبرى آنها را کنار بگذاریم، چیزى به جز «اطلاعات منجمد» منتقل نمىکنند. به همین دلیل پیشنهاد مىشود با مسئولان برنامهریز فرهنگى راهى براى ورود کتاب به این وسایل سرگرمى جدید بیابند، راهى که در نهایت به انتشار الکترونیک کتاب منتهى مىشود.
********
پینوشت: در خصوص این مطلب خوانندهی محترم باید در نظر داشته باشد که برای یک روزنامه اصولگرا نوشته شده است.