از دیدگاه اجتماعى مصرفگرایى در حد متعادل یکى از الزامات جامعه است، اما مصرفگرایى نوین به شکل بىرویه آن یک آسیب اجتماعى محسوب مىشود که مستلزم شناخت علمى و سپس درمان اساسى است. مصرفگرایى بىرویه پدیدهاى بینالمللى است و چاره آن باید در دو بعد خرد و کلان صورت گیرد. باید مصرفگرایى در هر جامعه را در یک زمینه وسیعتر اجتماعى در نظر گرفت، زیرا امروزه تولید و توزیع از مرزهاى یک کشور گذر کرده و دور افتادهترین نقاط یک جامعه به مرکزىترین مراکز تولید و سیستم توزیع جهانى متصل شدهاند.
توسعه انواع فروشگاههاى بزرگ (مواد غذایی، اسباب منزل، پوشاک، وسایل الکتریکى و ...) در زیر یک سقف، مردم را به مصرفگرایى انبوه عادت داد. افراد در محیطى قرار مىگیرند که کالاهاى متنوع را در یک جا جلوى چشمان خود مىبینند. همزمان، مدگرایى بوجود آمد که بر اساس آن کالاها براى دورههاى معین و محدودى تبلیغ و استفاده مىشوند. علاوه بر این از طریق رسانهها به خصوص فراگیرترین آنها تلویزیون و رادیو مردم به این سمت هدایت مىشوند که بیشتر خرید کنند و حتى براى خرید بیشتر جایزه بگیرند. دیگر مردم حتى در کوچه و خیابان هم از دست تبلیغ به مصرف بیشتر راحت نیستند، حتى گاه نیمههاى شب هم پیامکى بىهنگام صاحب گوشى تلفن همراه را به خرید بیشتر دعوت مىکند.
مسئله بعدى که به مصرفگرایى دامن مىزند، حراجىها و چندشنبهبازارهاست. مشترى جنسى را که در حراج مىبیند، فکر مىکند که نیاز دارد یا حداقل در آینده به آن نیاز پیدا مىکند، در حالى که اگر حراج نبود چنین احساسى به او دست نمىداد. فروشندهها و جامعه تولیدکنندگان تلاش مىکند که نیاز در جامعه را پاسخگو باشد، حتى اگر شده به خاطر آن نیاز کاذب به وجود آورند.
حالا مشکل اصلى بروز مىکند در جامعه مصرفگرا همه کالاهاى خریدارى شده مصرف نمىشوند، زیرا نیاز و دلیل خرید واقعى نبوده است. به دلیل محدودیت فضاى زندگى و جابهجایىهاى مکرر، افراد نمىتوانند کالاهایى که نیاز اساسى آنها نیست را نزد خود نگه دارند. در نتیجه به سه صورت رها مىشوند یا دور ریخته مىشوند، یا با قیمتى کمتر به فروش مىرسند و یا بخشیده مىشوند.
همه طبقات اجتماعى مصرفگرایى بىرویه دارند اما به شکلهاى متفاوت. افراد طبقه بالا با داشتن ثروت، از طریق مصرف کالاهاى لوکس به دنبال پرستیژ بالا هستند. اعضاى طبقه متوسط، همیشه سعى مىکنند خود را از طبقات بالا عقبتر نبینند. اینان با درآمد کمتر به رقابت با طبقه بالا مىپردازند. خرید اعضاى طبقه پایین بیشتر خرید کالاهاى ضروری، مربوط به ادامه بیولوژیک زندگى به صورتى انبار گونه است.
این قبیل رفتارهاى طبقات اجتماعى بیشتر از آنکه به خود آنها بستگى داشته باشد، وابسته به سیاستگذارىهایى است که در جامعه در حال اجراست، ترس از گرانتر شدن و عدم توان خرید، مطرح شدن ثروت و زندگى لوکس به عنوان یک ارزش، تبلیغات مستقیم و غیر مستقیم رسانههاى جمعى از خرید و زندگى متمولانه و ... همه و همه دست به دست هم دادهاند تا جامعه را به سمت مصرف بیشتر حرکت دهند.
********
پینوشت: در خصوص این مطلب خوانندهی محترم باید در نظر داشته باشد که برای یک روزنامه اصولگرا نوشته شده است.