خیابان بلند اگر مثل بسیاری خیابانهای امروزی ما پر از بانکهای کوچک و بزرگ نباشد که دیگر با خیابانهای طبیعی ما یکسان نیست؛ به همین دلیل این شماره خیابان بلند را به بررسی وضعیت بانکها در یک خیابان بلند فرضی اختصاص دادم که بنابر همه شواهد با خیابانهای طبیعی ما یکسان است.
لینک صفحه در آرشیو روزنامه بهار
در خیابان بلند مثل همه جای دنیا چیزی به نام بانک وجود دارد. در تعریف بانک آوردهاند جایی برای نگهداری، نقل و انتقال آسان و بیخطر پول و همچنین سرمایهگذاری داراییهای شخصی که گاه برای ورود به بازار کار چندان کافی نیست. اما اینجا در خیابان بلند مثل همه چیزهای دیگر تعریف بانک هم با همه دنیا فرق میکند. بانک در اینجا بیشتر به معنای جایی است که از آن میتوان وام گرفت یا پول گذاشت و سود برداشت کرد. همین سبب شده بانکهایی که در همه جای دنیا یکی از بزرگترین کارخانهداران و تولیدکنندگان کشور محسوب میشوند، اینجا در خیابان بلند بیشتر به فکر گرفتن پول بیشتر از مردم و پرداخت وامهای کلان به آنها بوده و به جای آنکه یکی از بازوهای تولید در خیابان بلند باشند، به رقیبی جدی برای تولید تبدیل شوند. وقتی سود تولید با احتساب تورم، هزینههای بالارونده مواد و راهاندازی اولیه، حقوق کارگر و غیره در نهایت سالانه چیزی حدود 10 تا 17درصد است، تازه باید برای آن کلی هم برنامهریزی و تلاش کرد و بانک محترم در طول یک سال چیزی نزدیک به 25درصد به شما سود میدهد، مگر آزار دارید که بروید سمت تولید و کارآفرینی؟
اپیزود اول: نرخ سود
جلوی تلویزیون نشستهای و با خانواده مشغول تماشای یکی از سریالهای همیشگی شبکهای از رسانه خیابان بلند هستی؛ همان سریالهایی که از اول حتی دختر 9ساله خانه هم پایان آن را حدس زده ولی همه به صورت جدی ادامه سریال را دنبال میکنند، شاید برای آنکه ببینند پیشبینیشان درست است یا نه! در این لحظه پیامهای بازرگانی میان برنامه شروع میشود، میخواهی کانال را عوض کنی تا آگهیها تمام شود، ولی ناگهان چشمانت برق میزند، بانک خیابان بلند برای سپردههای بلندمدت تا 25درصد سود پرداخت میکند.
کانال را هم که عوض کنی باز در ذهنت این اعداد و ارقام بالا و پایین میروند. 20میلیون تومانی که پسانداز کردهای تا به سرمایه مغازه اضافه کنی، میشود چیزی نزدیک به ماهانه 420هزار تومان. مگر هر روز چقدر از اجناس خریداریشده را میتواند بفروشد تا بشود ماهانه 420هزار تومان سود خالص بدون هیچ زحمتی. ادامه سریال شروع میشود و هنوز در ذهنت دنبال مبالغ و عددها هستی. فردا صبح پسانداز این روزها را در بانک خیابان بلند سرمایهگذاری میکنی و این یعنی خروج بخشی از نقدینگی موجود خانواده از دست اعضای آن. این یعنی چیزی درست عکس تله نقدینگی کینز که توصیه میکند با افزایش نرخ بهره از قرار گرفتن مقدار زیادی نقدینگی در بین مردم جلوگیری شود. اما مشکل اینجاست که با وجود نرخ تورم حداقل 37درصدی موجود در خیابان بلند، هرکسی که بداند با خرید بیش از نیاز و ذخیره آن میتواند چیزی به دست آورد، پولی را در بانک نمیگذارد و این باعث کمبود اجناس مورد نیاز مردم، بالا رفتن تقاضا و در نتیجه افزایش ناگهانی قیمتها میشود.
اپیزود دوم: بهره وام
به مشکلی برخورد کردهای که به صورت ضربالاجل به تزریق مقداری نقدینگی احتیاج داری. به کسانی که میدانی ممکن است بتوانند کاری کنند رو میاندازی، ولی موفق نمیشوی. بهترین فکری که به ذهنت میرسد بانک و وام است. سراغ بانکی میروی که سالهاست در آن حساب داری و حسابت هم یکی از حسابهای فعال است.
چون حساب خوبی داری و از مشتریان شناختهشده بانک هستی، چند خانی را که بقیه در آن گیر کردهاند میگذرانی. برای پرداخت شیوههای مختلفی وجود دارد:
- فروش اقساطی: مبلغ را گرفته و ظرف 6 ماه به علاوه 25درصد کل مبلغ بازمیگردانی.
- وام یکساله: مبلغ را گرفته و به صورت ماهانه مبلغی را میپردازی که در مجموع یک سال 28درصد بیشتر از مبلغی است که گرفتهای.
- وام دوساله: مبلغ را گرفته و به صورت ماهانه مبلغی را میپردازی که در مجموع 37درصد بیشتر از مبلغی است که گرفتهای.
تازه برای گرفتن آن ضامن معتبر، سند مسکونی مورد قبول بانک، چک و سفته هم لازم است و نزدیک به چند ماه هم آمد و رفت دارد. قید این کار را میزنی و به خانه برمیگردی.
حالا تصور کنید این مبالغ قرار باشد برای افزایش تولید کارخانهها و شرکتها هزینه شود، کسی که حداقل چند صدمیلیون برای راهاندازی کارخانه هزینه کرده و حالا به مبلغی برای گسترش کار خود یا جلوگیری از ورشکستگی احتیاج دارد، با این شرایط حاکم بر خیابان بلند چه میتواند بکند؟
اپیزود سوم: بانک بانک بانک
این که بانکداری کار سودآوری است از اواخر قرن 18 مشخص شد و افراد سرمایهدار بسیاری به بانکداری رو آوردند. اما چیزی که امروز در خیابان بلند به چشم میخورد، رشد قارچی بانکها در سطح خیابان است به شکلی که کمتر اداره، ارگان یا نهاد دولتی یا نیمهدولتی یا نظامی را در خیابان بلند میتوان سراغ داشت که بانک یا بانکهایی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم نداشته باشد. بانکهای خصوصی هم که خدا را شکر هر روز بیشتر و بیشتر میشوند و در این میان نگاه میکنی که زیباترین ساختمانهای خیابان بلند مربوط به بانکهاست. علاوه بر این با یک شمارش سرانگشتی میتوان فهمید که تعداد بانکها در بیشتر نقاط شهر حتی از تعداد سوپرمارکتها هم بیشتر شده است. حالا این سوال پیش میآید که این افزایش بیرویه تعداد بانکها و موسسات مالی و اعتباری نشان از ثروتمند شدن بیشتر مردم دارد یا نشان از فقیرتر شدنشان. مردمی که آنقدر فقیر شدهاند که ناچارند برای امور عادی زندگی مثل رهن خانه، جهیزیه و... وام با درصدهای سود بالا بگیرند. البته این شرایط خیابان بلند است، هر چند این خیابان خیالی، بنا بر همه شرایط با خیابانهای طبیعی ما یکسان است.